این روزنامه سپس به مسؤولیت ایشان در پرونده هسته ای پرداخته و بر انتساب آقای دکتر روحانی به رهبر انقلاب تأکید کرده است.
این روزنامه امریکایی پس از نقل آخرین دیدگاه دکتر روحانی در مصاحبه مطبوعاتی پس از پیروزی در انتخابات -که در آن تصریح شد ایران غنی سازی را متوقف نمی کند و از غرب و امریکا خواسته شد حقوق هسته ای ایران را به رسمیت بشناسند- افزوده است: «حسن روحانی به همان اندازه که حکومت اسلامی ده ها سال است مردم ایران را سرکوب می کند، "بیرحم و حیله گر" است. او همیشه در سیاست های فریبکارانه رژیم تهران دست داشته است.»[!]
به نظر می رسد مواضع اصولی رئیس جمهور منتخب مردم که در کنفرانس مطبوعاتی ایشان اعلام شد، نه تنها به مذاق امریکایی ها خوش نیامده، بلکه آن ها را به شدت عصبانی کرده است.
علاوه بر این، چند روز قبل نیز جان بولتون، سفیر اسبق ایالات متحده در سازمان ملل متحد که در دوران مذاکرات ایران و سهکشور اروپایی، عهدهدار این سمت بود، در یادداشتی طولانی در پایگاه اطلاعرسانی شبکه خبری فاکسنیوز، از استقبال طرفهای غربی از جمله کاخ سفید و اتحادیه اروپا از برگزیده شدن حسن روحانی به ریاستجمهوری اسلامی ایران انتقاد کرده است.
بنابراین گزارش، بولتون که ظاهرا از حماسه سیاسی ملت ایران و برگزیده شدن آقای روحانی به ریاستجمهوری سخت عصبانی است، از رئیسجمهور منتخب ایرانیان بهعنوان کسی یاد میکند که «بیوقفه» حامی انقلاب اسلامی ایران بوده است، از جمله در دورانی که دبیری شورای عالی امنیت ملی ایران و مذاکره در خصوص مساله هستهای ایران را برعهده داشته است.
بولتون ضمن اشتباه خواندن رویکرد سه کشور اروپایی در مذاکرات خود با حسن روحانی، مدعی شده است که ایران از یک دوره زمانی 3.5 ساله که به شکل یک فرصت در دوران مذاکرات روحانی با غرب بهدست آورد، برای تکمیل توانمندیهای فنی هستهای خود استفاده کرد و به تولید تعداد بیشتری سانتریفیوژ پرداخت، هرچند که ظاهرا این سانتریفیوژها نمیچرخیدند.
بولتون تصریح کرده است که «روحانی یکی از کلیدیترین نقشها را در اجرای این راهبرد برای خرید زمان و کسب مشروعیت برای برنامه هستهای ایران داشت.»
سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل همچنین ادعا کرده که آقای روحانی قول داده بود که ایران پروتکل الحاقی را امضا میکند، امری که تاکنون هم اتفاق نیفتاده است. [بولتون در حالی این ادعا را مطرح میکند که جمهوری اسلامی ایران اجرای پروتکل را به صورت داوطلبانه پذیرفته بود.]
بولتون سپس به تعلیق غنیسازی اورانیوم در دوران مذاکرات روحانی با غرب اشاره کرده و به گفتههای آقای روحانی در آن دوران پرداخته است: «ما داوطلبانه این کار را انتخاب کردیم و این بدان معناست که تعلیق میتواند یک روز یا یکسال ادامه یابد. این به ما مربوط است. تا زمانی که ایران فکر کند که تعلیق برای سودمند است به آن ادامه میدهد و هر وقت که دیگر تعلیق را نخواهد، به پایان خواهد رسید.»
بر اساس این گزارش، آنچه ایران تعلیق میخواند، بههیچوجه شبیه پیششرطهای مدنظر سه کشور اروپایی مبنی به توقف همه فعالیتها نبود. ایران به بخشهای کلیدی برنامه هستهای خود ادامه داد که یکی از آنها مونتاژ سانتریفیوژ بود.
بولتون مدعی است که ما بعدها فهمیدیم که آن زمان ایران در تبدیل اورانیوم یواف6 دچار مشکلاتی بود [و در چنین شرایطی تعلیق را پذیرفت.]
در این یادداشت مفصل که مخاطبان محترم تنها خلاصهای موجز از آن را پیش رو دارند، جان بولتون تصریح میکند که تاکید روحانی بر تعلیق داوطلبانه در واقع بهمعنی ادامه برنامه هستهای ایران بر اساس توانمندیها و نقاط ضعف فنی ایران بود، نه بهمعنی تطابق آن با توافق با سه کشور اروپایی.
سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل یادداشت پر غیظ خود را چنین پایان داده است: «روحانی در دورانی که مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران بود، غرب را فریب داد، مسخره کرد و تحقیر کرد ... دلایل زیادی وجود دارد که باور کنیم او پس از رسیدن به ریاستجمهوری نیز همین کار را خواهد کرد.»